گلایه نزدیکان محمدعلی اسلامی ندوشن و علی دهباشی از انتشار خبرهای نادرست
غفلت از نتایج مسابقهای بیحاصل!
مریم شهبازی
خبرنگار
٭ چند سالی است که به نظر میرسد برای انتشار خبر خداحافظی با بزرگانمان مسابقه گذاشتهایم؛ نمونهاش انتشار رسمی و غیررسمی خبر درگذشت فلان چهره سرشناس هنری یا ادبی. همچون اتفاقی که طی روزهای اخیر درباره «محمدعلی اسلامی ندوشن» شاهد بودیم؛ هرچند که خوشبختانه این استاد ادبیات آنطور که خانوادهاش گفتهاند بجز کهولت سن مشکلی ندارد. انتشار این خبر نهتنها در توئیتر و شبکههای اجتماعی دوستداران ادبیات را نگران کرد بلکه حتی به کامنتهای پستهای اهالی کتاب هم راه یافت که متأسفانه استاد ندوشن را هم از دست دادیم! شتابزدگی در انتشار خبرهای اینچنینی اغلب برای نزدیکان چهرههای فرهنگی هم دردسرساز میشود آنچنانکه چند روزی است که به نقل از افراد مختلفی از صحت و سلامتی استاد میخوانیم. شیرینبیانی، همسر اسلامی ندوشن در واکنش به این خبر ابزار ناراحتی کرده و به ایسنا گفته: «نمیدانم اینها از کجا درمیآید!» از فضای مجازی که عموماً سهمی بسزا در انتشار خبرهای جعلی دارد بگذریم نکته دور از انتظار، دامن زدن برخی رسانههای رسمی به خبرهای اینچنینی است. بیانی ادامه داده: «پریروزها، پسپریروزها، چهار روز پیش همچنین خبری را کسی به ما داد و ما هم تکذیب کردیم. من نمیدانم از کجا درآمده و چهجوری درآمده. ایشان کسالتش در سه چیز خلاصه میشود؛ یکی ضعف است، یکی از پا افتادگی است و پایش کار نمیکند و مرض بخصوصی ندارند و بهتر است بگوییم مرض دارند، مرض هم کهولت است. جلو کهولت را هم نمیشود گرفت.» همسر استاد اسلامی ندوشن در پایان خواستهای هم ازاهالی رسانه داشته:«اگر شما نهایت لطف را بفرمایید در گوشهای از خبرگزاری و روزنامه تکذیب بفرمایید ما خوشحال میشویم که مردم اذیت و ناراحت نشوند. میدانم دوستداران دکتر اسلامی زیاد هستند و اگر خبر را بشنوند ناراحت میشوند. الآن که خبر را میشنوم واقعاً خندهام میگیرد زیرا از این قضیه ایشان عجالتاً دورند.» اصغر دادبه، رئیس شورای نظارت بر نشر آثار اسلامی ندوشن هم تأکید کرده که ایشان مشکلی جز کهولت سن ندارند. نگرانی از انتشار پیوسته خبر مذکور برخی از دوستان این شاعر، نویسنده، مترجم و پژوهشگر همچون محمود آموزگار را هم برآن داشته که سلامتی استاد را پیگیر شوند و اطلاعرسانی کنند.
٭ از انتشار خبرهای نگرانکننده درباره اسلامی ندوشن که بگذریم ابتلای یکی از اهالی فرهنگ و همچنین اصحاب رسانه به کرونا هم چندی است موجب نگرانی جمعی از دوستان وی شده که ازقضا تنها به جغرافیای کشور خودمان هم محدود نمیشوند. علی دهباشی، سردبیر مجموعه فرهنگی هنری بخارا که برخی همچون زندهیاد باستانی پاریزی او را «صاحب بیتاج و تخت سمرقند و بخارا» خواندهاند یا زندهیاد داریوش شایگان که دهباشی را به یک «یک وزارتخانه» تشبیه کرده است. (یادداشت حسن باستانیراد/ایسنا) اما چگونگی انتشار خبرهای مرتبط با سلامتی این پیشکسوت فرهنگی هم صدای خانوادهاش را درآورده؛ آنقدر که شهاب دهباشی، فرزند او با انتقاد از برخی رسانهها و انعکاس نادرست حرفهایش، گفته ترجیح میدهد که اخبار مرتبط با وضعیت سلامتی وی تنها از طریق سایت رسمی بخارا منتشر شود. (ایرنا) نکته قابلتوجه درباره علی دهباشی یادداشتهایی است که پیوسته شاهد انتشار آنها در فضای مجازی و به نقل از چهرههای سرشناس فرهنگ و ادب هستیم؛ از یادداشت محمدعلی موحد و محمدرضا شفیعی کدکنی گرفته تا دیگر فعالان این عرصه که همگی متفقالقول تأکید دارند که دهباشی باید هر چه زودتر رخت عافیت برتن کند چراکه فرهنگ این سرزمین همچنان به تلاشها و خدمات او نیاز دارد. آخرین خبرها حاکی از وضعیت پایدار علی دهباشی و تلاش برای بهبودی وی بوده است.
نخستین دوره جایزه ملی عارف به پاسداشت عارف قزوینی برگزار شد
نشانی به افتخار ترانه سرای ملی ایران
گروه فرهنگی / نخستین دوره جایزه ملی عارف به پاسداشت عارف قزوینی شاعر، ترانهسرا، تصنیفساز و موسیقیدان نامدار ایرانی و با میزبانی شهر قزوین برگزار شد؛ مراسمی که عصر پنجشنبه و با حضور جمعی از مسئولان و هنرمندان، نفرات برتر این رویداد هنری را معرفی کرد. فراخوان این جایزه بهمن ماه منتشر شد و یکی از اهداف آن حمایت و پشتیبانی از تولیدات هنری در زمینه تصنیف و ترانه در حوزه موسیقی ردیف دستگاهی ایرانی است که در دوره نخست توانست با استقبال گستردهای روبهرو شود. سید حسین میثمی دبیر این جایزه و هیأت داوران آن متشکل از داریوش پیرنیاکان، دکتر هومان اسعدی، سیامک جهانگیری و رضا پرویززاده است که از میان ۲۸۷ اثر از ۱۴۶ هنرمند و از بیست استان کشور تعداد 25 اثر به بخش مسابقه راه یافت و در نهایت اثر هشت هنرمند از نگاه داوران انتخاب شدند و نفرات برتر در بخش تصنیف در رتبههای اول تا سوم و یک برگزیده و شایسته تقدیر و یک رتبه برتر و ۴ برگزیده در بخش آلبوم و تک آهنگ تجلیل شدند.
اما در مراسم اختتامیه این جایزه - جشنواره ای که در سالن اجتماعات دانشگاه تربیت معلم قزوین برگزار شد - از علی اکبر شکارچی نوازنده کمانچه و میرزا علی اکبر ثقفی قزوینی پیشکسوت موسیقی و ردیف خوان و محمود وکیلها نوازنده سنتور تجلیل به عمل آمد و همچنین از کتاب اخبار عارف قزوینی در مطبوعات از دوره قاجار تا عصر حاضر تألیف و پژوهش مهدی نور محمدی نیز رونمایی شد. اجرای گروه موسیقی ونداد با قطعاتی از عارف و آواز علیاکبر شکارچی، اجرای کمانچه توسط استاد رضا پرویززاده عضو هیأت داوران و همخوانی گروه محمد جلیل عندلیبی از دیگر برنامههای این مراسم بود. مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین در مراسم اختتامیه این جایزه به تنگناهای فراوان، مالی، فرهنگی، اقتصادی و حتی اجتماعی اشاره کرد و با وجود این مشکلات استقبال گستردهای از این جشنواره صورت گرفت. محمد حسین اسماعیلی افزود: امروز معتقدیم مسیری که جشنواره عارف در پیش گرفته است در ابتدای راه خود قرار دارد و می تواند با جریانسازی، ایجاد پویایی و رفع رخوت از روزهای موسیقی ایرانی تأثیرگذاری خوبی در ارتقا و تعالی آثار تولید شده در کشور داشته باشد.
داریوش پیرنیاکان عضو هیأت داوران جشنواره در پیامی تصویری برگزاری جشنوارههای اینچنینی در معرفی موسیقی اصیل ایرانی عارف قزوینی و سبکهای موسیقی سنتی ما را اثربخش خواند و گفت: در سالهای گذشته تصنیف بهطور کلی از حافظه موسیقایی مردم ایران رفته و بسیاری از مردم عادی از آن فاصله گرفته بودند اما امروز شاهد استقبال دوباره مردم از این سبک هستیم و نباید اجازه دهیم که سبک موسیقی سنتی ما فقط به سلیقه و تمایلات گروهی خاص از مردم باشد. علیاکبر شکارچی نوازنده پیشکسوت کمانچه نیز گرامیداشت بزرگمردی چون عارف قزوینی که در تلخکامی روزگار اندوهی عمیق کشیده بود را جای بسی خوشحالی عنوان کرد: عارف قزوینی همدوره بسیاری از بزرگان بوده است، افرادی که زیر تیغ بودند و گلایه هم کردند ولی جادویی که عارف قزوینی انجام داد استفاده از موسیقی بود و توانست صدای اعتراض خود را در این قالب به گوش برساند و همه مردم بهخاطر شعر و موسیقی عارف فقط به او اعتماد داشتند و نفس جادویی او در کنار ذهن خلاق و آزاده و مبارز او با هم در اثربخشی موسیقی آگاه بوده است. هدایتالله جمالیپور استاندار قزوین هم پیامی به نخستین دوره جایزه ملی عارف قزوینی منتشر کرد. مهدیه سادات قافله باشی رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر قزوین نیز در این مراسم خبر از نامگذاری دو معبر شهری به نام استاد میرزا علیاکبر خرم و استاد محمد وکیلها از هنرمندان قزوینی داد. جشنواره جایزه ملی عارف با همکاری دفتر امور موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، انجمن موسیقی ایران، خانه موسیقی ایران، استانداری و شهرداری و سازمان برنامه و بودجه استان قزوین برگزار میشود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی:
عارف قزوینی، زبان تحولات تاریخ معاصر ایران است
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به بهانه برگزاری دو رویداد جایزه ملی موسیقی عارف و «نشان ملی دبیر سیاقی» پیامی را منتشر کرد. در بخشی از متن پیام سیدعباس صالحی به این دو رویداد آمده است: «موسیقی ایرانی و زبان و ادبیات دو حلقه اثرگذار در زنجیره فرهنگ و هنر ایران زمین به شمار میرود که استحکام بخش و مقوم هویت فرهنگی این سرزمین محسوب میشوند. حفظ، تقویت و گسترش این دو در جغرافیای فرهنگی کشور از اهمیت چشمگیری برخوردار است. مایه خرسندی است که این روزها دو رویداد بزرگ ملی به میزبانی استان فرهنگ مدار قزوین که از گذشتههای دور تاکنون خاستگاه و مهد علم و ادب و فرهنگ و هنر بوده، در حال برگزاری است. جایزه ملی عارف در حوزه تصنیف و ترانههای ایرانی و نشان ملی دبیرسیاقی در حوزه زبان و ادب فارسی علاوه بر پاسداشت نام و آثار دو شخصیت اثرگذار تاریخ فرهنگی ایران زمین، در احیا و تقویت دو شاخصه مهم فرهنگ ایرانی یعنی موسیقی و زبان و ادب فارسی راهگشا خواهد بود. زنده یاد عارف قزوینی از نامداران عرصه شعر و ترانه و تصنیف که نقش برجستهای در بیان تحولات تاریخ معاصر ایران و حمایت از آزادیخواهی و عدالتطلبی داشت، برگزاری جایزه ملی عارف تقدیر از این مقام هنری و زمینه ساز حمایت از تولید تصانیف و تولیدات موسیقایی ارزشمند خواهد بود.»
در جشنواره نمایش عروسکی تهران - مبارک از کوشش دو هنرمند فعال در حوزه نمایش عروسکی ایرج محمدی و محمد حسن ابویی مهریزی تجلیل خواهد شد. قرار است این قدردانی در آیین پایانی جشنواره که روز یکشنبه 17 اسفند ماه برگزار میشود برپا شود./ روابط عمومی
در سال کرونا جوایز جشنواره فیلم برلین این بار بهصورت از راه دور و آنلاین اعلام شد. در این دوره خرس نقرهای بهترین کارگردان به دنیس ناگی برای نور طبیعی رسید. همچینین خرس نقرهای جایزه گرند ژوری به چرخهای شانس و رؤیا به کارگردانی رایوسوکه هاماگوچی و خرس نقرهای جایزه ویژه هیأت داوران به خانوم باکمن و کلاسش Mr به کارگردانی ماریا سپات رسید. اما خرس طلایی بهترین فیلم: Babardeala cu bucluc sau porno balamuc/ بهکارگردانی رادو جود و تهیهکنندگی آدا سالمون اهدا شد.
برگزیدگان دومین دوره جایزه ادبی «شیراز» طی مراسمی که بعد از یک سال تأخیر به دلیل شرایط ناشی از ویروس کرونا برگزار شد معرفی شدند. در دومین دوره انتخاب رمان جایزه ادبی «شیراز» رمانهای «شکوفه عناب» نوشته رضا جولایی و «راهنمای مردن با گیاهان دارویی» نوشته عطیه عطارزاده هر دو از نشر چشمه مورد تقدیر قرار گرفت و رمان «بند محکومین» نوشته کیهان خانجانی از نشر چشمه بهعنوان اثر برگزیده دومین دوره جایزه ادبی «شیراز» در بخش رمان شناخته شد. / ایسنا
پنجمین عصرانه کارتون پل طبیعت با حضور ۸۰ کارتونیست ایرانی و هنرمندان کشورهای حوزه نوروز، امروز و بهصورت مجازی برگزار خواهد شد؛ در این دوره و در طرح استقبال از نوروز ۱۴۰۰ که پایان سده هم محسوب میشود هنرمندانی از ایران، پاکستان، ترکیه، افغانستان، هند، قزاقستان و ازبکستان شرکت و با محوریت نوروز به ارائه آثار هنری خود خواهند پرداخت. عصرانه کارتون پل طبیعت یکی از برنامههای اراضی عباس آباد در دو سال اخیر است که تاکنون چهار دوره با موضوع های متنوع شهری برگزار شده است. / ایسنا
دیروز همزمان با افتتاح مجموعه فرهنگی هنری «عمارت خط سوم» از تازهترین اثر ایران درودی رونمایی شد. مجموعه «عمارت خط سوم» در زیر مجموعه مؤسسه فرهنگی هنری «آن خط سوم هنر» راهاندازی شده و عنوان آن برگرفته از جمله معروف شمس تبریزی است. در این برنامه ضمن رونمایی از جدیدترین اثر این نقاش معاصر با او گفتوگو و ارتباطی ویدیویی برقرار شد./ ایلنا
نخستین جایزه دوسالانه «نقد زرین» با معرفی برگزیدگان برگزار شد
زرین کوب، صاحبنظر تراز اول فرهنگ معاصر
گروه فرهنگی / نخستین دوسالانه عبدالحسین زرینکوب- «نقد زرین» با اعلام اسامی برگزیدگان و همچنین پیامهایی از خسرو عزیزی رئیس دانشگاه لرستان، تقی پورنامداریان استاد پژوهشگاه علوم انسانی و محمدرضا شفیعی کدکنی به کار خود خاتمه داد. در این مراسم که اواخر هفته گذشته به میزبانی خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد، پیام محمدرضا شفیعی کدکنی قرائت شد که در بخشی از آن آمده:«استاد عبدالحسین زرینکوب در چند حوزه فرهنگ ایرانزمین صاحبنظر تراز اول عصر ما بود؛ تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران بویژه ایران دوره اسلامی و در کنار آن تاریخ ادبیات فارسی و عرفان اسلامی؛ از حاصل احاطه بر این دو قلمرو نیروی اجتهاد شگرفی در میدان نقد ادبی نیز برای او حاصل شده بود. چیزی که معاصران ما کمتر از آن برخوردارند.» شفیعی کدکنی، شخصیت فرهنگی زرینکوب را همچون مثلثی خوانده که یک ضلع آن را تاریخ و یک ضلع دیگر آن را ادبیات و عرفان شکل میدهد و ضلع سوم، نقد ادبی است که درباره کارهای او تا مرز مباحث ادبیات تطبیقی و فلسفه ادبیات و هنر نیز پیش میرود. در بخش دیگری از این مراسم نیز پیام صوتی تقی پورنامداریان پخش شد که بخش عمدهاش درباره جایگاه علمی و از سویی شاگرد پروریاش بود.پورنامداریان در بخشی از این پیام گفته:«استاد در آن روزها طوری مینوشت که کتابهایش هم تحقیقی بود و هم خلاقیت هنری داشت. این ابداع شگفتانگیز که فقط استعداد هنری و حافظه بینظیر و اشراف استاد بهنقد ادبی و ادبیات فارسی رخصت تحققش را میداد دامنه مخاطبان او را وسیعتر کرده بود.»
در بخش دیگری از این پیام آمده:«او جوانمرد بزرگوار و بینهایت مردمدار و منصف بود، بنده ندیدم و گمان نمیکنم کسی هم دیده باشد که او با آنهمه که میدانست ذرهای غرور داشته باشد یا از کسی شکایت کند. استاد شفیعی کدکنی را عاشقانه دوست داشت و قدر میشناخت، خود را بیمضایقه در خدمت فرهنگ و ادب ایران ایثار کرد. صندلی او تا کی خالی خواهد ماند؟ آیا مردم ایران باز این بخت را پیدا میکنند که کسی جای خالی او را پر کند؟»
ایوب دهقانکار، مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران از جمله سخنرانان این مراسم بود که گفت: «اگر نقد منصفانه باشد تنها ذکر نقاط ضعف نیست، بلکه بدون پیشفرض نقاط ضعف و قوت را با یکدیگر نشان میدهد، امیدوارم همه هم منتقدان خوبی باشیم و هم در مقابل نقد تابآوری بیشتری داشته باشیم. من نقد را به یک صافی تشبیه میکنم، صافی که حتماً صوفی باید از آن عبور کند. کسی که در پی تکامل و کمال بوده و کمالگرا است باید از این صافی رد شود و بعد از عبور از این صافی است که صوفی میشود و به درجه پختگی میرسد.» گفتنی است که داوود پورمظفری برای مقاله «کلانساختار مقامات صوفیان»؛ سینا جهاندیده برای مقاله «تحلیل گفتمان انتقادی تلمیح و ایدئولوژی…» و رحمان مشتاقمهر برای مقاله «بازخوانی تعلیقات شفیعی کدکنی بر غزلیات شمس» نیز بهعنوان برگزیدگان نخستین جایزه دوسالانه «نقد زرین» شناخته شدند.
درباره «مَنک» آخرین فیلم دیوید فینچر
شورشِ بیدلیلِ همشهری مَنک
سید حسام فروزان
مترجم
دیوید فینچر از آن دست فیلمسازانی است که آدم دلش میخواهد دستکم سالی یک فیلم روی پرده داشته باشند. اما فینچر سختگیر و گزیدهکار است و از آنها نیست که برای پول یا موقعیت سراغ هر پروژهای برود. او در سالهای اخیر مشغول سریالهایی مانند خانه پوشالی و شکارچی ذهن بود و حالا شش سال پس از فیلم دختر گمشده (2014) با فیلم منک مشتاقان سینما را خوشحال کرده است. منک فیلمی است که فینچر در اوج پختگی و کمالگرایی همیشگی ساخته است. فیلم یکی از پدیدههای سینما در این سال عجیب کرونایی است و در جوایز اسکار حرفهای زیادی برای گفتن دارد و در گلدون گلوب خودش را ثابت کرد.
داستان چیست
فیلم به زندگی هرمن جی. منکهویتس فیلمنامهنویس مشهور دوران استودیوها میپردازد در زمانی که به سفارش اورسن ولز مشغول نوشتن فیلمنامه «همشهری کِین» است. ماجرا از سال ۱۹۴۰ آغاز میشود و از طریق فلاشبکها به اوایل دهه ۱۹۳۰ و شروع کار منکهویتس در هالیوود هم برمیگردیم. کمپانی «آر کی او» به اورسن ولز اختیار تام میدهد که اولین فیلم بلندش را بسازد. ولز هم منکهویتس را استخدام میکند که در مدت کوتاهی (۳ ماه) در آزادی کامل بهترین فیلمنامهاش را بنویسد. در یک تصادف رانندگی، پای منکهویتس میشکند برای همین با یک منشی و یک پرستار به ویلایی در کالیفرنیا فرستاده میشود تا فیلمنامه را سر موعد تمام کند. هرمن فیلمنامه را برای منشی دیکته میکند. شخصیت اصلی فیلمنامه، شباهت زیادی به ویلیام رندالف هرست، غول رسانهای هالیوود آن سالها دارد. جوزف، برادر منکهویتس نگران است که قدرت هرست باعث دردسر هرمن شود. به ۱۹۳۰ میرویم، جایی که هرمن از لوکیشن یکی از فیلمهای کمپانی مترو گلدوین مِیر دیدن میکند. مارین دیویس، بازیگر نقش اول فیلم، هرمن را به هرست معرفی میکند. در فلاشبک دیگری، به سال ۱۹۳۳ میرویم. جشن تولد لویی بی. مِیرکه منکهویتس و همسرش در آن شرکت میکنند و با مهمانان درباره ظهور هیتلر در آلمان و انتخابات فرمانداری ایالت کالیفرنیا بحث میکنند. هرمن در نهایت فیلمنامه را تمام میکند و همشهری کین برنده جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی میشود...
چرا باید دید
اول از همه اینکه یک دیوید فینچر که بیشتر نداریم! اگر هرچه فینچر میسازد را نبینید پس میخواهید چه ببینید!؟ اگر فیلمسازی فقط یکی از فیلمهای هفت، بازی یا باشگاه مبارزه را ساخته باشد کافی است که طرفدار پر و پاقرصش شوید. جک فینچر، پدر دیوید سالها روی این فیلمنامه کار کرده بود. فیلمنامه در سال ۱۹۹۰ تمام شد. در ۱۹۹۷ سعی کردند آن را بسازند اما عملی نشد. فینچر با اریک راث (فیلمنامهنویس فارست گامپ) روی همان فیلمنامه قدیمی پدرش کار کردند و بالاخره آن را به سرانجام رساندند. فیلم در رده فیلمهایی قرار میگیرد که راجع به سینما و نظام فیلمسازی در هالیوود هستند. فیلمهایی که درباره قدرتهای پشت پرده و فساد در هالیوود افشاگری میکنند مثل جاده مالهالند (دیوید لینچ) ، بازیگر (رابرت آلتمن) یا اقتباس (اسپایک جونز). جالب اینجاست که فیلم را نتفلیکس تهیه کرده است. فیلمی تماماً سیاه و سفید راجع به دوران سینمای کلاسیک بدون ابرقهرمان و صحنههای اکشن ممکن است برای تماشاگران سهل پسند امروزی جذابیتی نداشته باشد. اما فیلم برای دوستداران جدی سینما، کسی که سینمای کلاسیک را دیده باشد و با نظام استودیویی آشنا باشد و همچنین مورخان و منتقدان بدون شک جذاب است. بازی تا حدی اغراقشده گری اولدمن در نقش منکهویتس از نقاط قوت فیلم است. در چهره پفکرده او پوزخندی هست که گویی مناسبات پوچ پول و قدرت و سیاست در نظام استودیویی را به سخره میگیرد. او شوخطبع و بذلهگوست و وقتی سرش گرم میشود چیزی جلودارش نیست و ممکن است هر حرفی بزند. او روشنفکر سوسیالیستی است که طرفدار عدالت است و مثل همه نویسندگان آرمانخواه بر سر اصولش میماند و هزینه شورش خود را میپردازد. فیلم سؤالات اساسی را به ذهن میآورد. اینکه تا چه حد باید زندگی شخصی هنرمند را از اثرش جدا بدانیم؟ واقعاً سهم ارسن ولز در فیلمنامه همشهری کین چقدر بوده است؟ اگرچه فینچر نبوغ ولز را تخطئه نمیکند، اما در کل طرف منکهویتس را میگیرد و نشان میدهد ولز در نوشتن فیلمنامه نهایی چندان نقشی نداشته است. فیلم تأکید میکند زندگی شخصی و مسیر حرفهای منکهویتس در هالیوود تا حد زیادی در شکلگیری داستان و شخصیتهای همشهری کین مؤثر بوده است.
نقد و نظر تلگرافی
اوج هنر فینچر را میتوانیم در منک ببینیم. او از آثار معمولی خود (مانند شبکه اجتماعی) فاصله میگیرد و حد نهایی کمالگرایی و سینمای مورد علاقهاش را نشانمان میدهد. میزانسنهای دقیق، توجه به همه جزئیات بصری کادر و حاشیه صوتی فیلم کلاس درسی برای فیلمسازان جوان است. مضمون مشترک آثار او اینجا هم هست: فردی با ویرانی خود به جامعه مصرفی و سرمایهسالار نهیب میزند (هفت، باشگاه مبارزه) منک هم در تنها فیلمنامهای که آزادانه مینویسد، هیولای قدرت و سرمایه را در هالیوود رسوا میکند و خودش را نیز به فنا میدهد. فیلم بازنمایی همشهری کین هم هست. روایت غیرخطی و گسسته و در نوسان بین حال و گذشته، فیلمبرداری سیاه و سفید و استفاده از نور سخت به سبک سینمای کلاسیک، و صدای مونو و آنالوگ و موسیقی همراه با نویز که آشکارا حالتی آرشیوی و مستندگونه به فیلم داده است. فیلم تصویر رویایی از دوران طلایی هالیوود را میشکند و نشان میدهد هالیوود جایی است که فردیت و خلاقیت نابغهها تنها به خدمت سیستم گرفته میشود. فیلم را میشود به کل تاریخ هالیوود و مناسبات امروزی هم تعمیم داد. دونالد ترامپ و روپرت مرداک ما به ازای امروزی همان غولهای رسانهای هستند و مناسبات قدرت و سرمایهداری و تأثیر رسانههای فراگیر بر اذهان مردم جهان چندان تغییری نکرده است.